نظم گریه خیز : امشب شهادت نامه عشاق امضا می شود

نظم گریه خیز : امشب شهادت نامه عشاق امضا می شود

امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود/فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود/امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی/فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا می شود/امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی/فردا صدای الامان زین دشت برپا می شود/امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفت...

دیوان حافظ جزو جهیزیه مادر من وارد خانه ما شده بود !

جایگاه والای حافظ در بیان رهبر انقلاببه بهانه بیستم مهر، روز بزرگداشت #حافظ

چطور شفیعی کدکنی نوجوان از فرخی سیستانی به فرخی یزدی رسید!

خیلی تحت تأثیر فرخی یزدی بودم. یعنی‌، با حافظ که در حقیقت از بچگی خیلی مأنوس بودم. مادرم‌، خدا بیامرزدش‌، حافظ را حفظ داشت و مرا با حافظ مأنوس کرده بود. ولی از شعر معاصرین‌، اولین شاعر معاصری که در حقیقت تمام دیوانش را خواندم و خیلی خوشم آمد و می‌توا...

نظم گریه خیز : بسم الله ای روح البقا

نظم گریه خیز : بسم الله ای روح البقا

🏴 اوزان متنوع طرب انگیز و موسیقی درونی در اکثر غزلیات شمس از مختصات شعر #مولانا است. غزلیاتی که در طول تاریخ با استقبال اهالی موسیقی همراه بوده و به واسطه ی مفاهیم و مضامین عرفانی و مذهبی مورد توجه سخنوران و مدیحه سرایان آیینی نیز قرار گرفته است.

قصه جمعه ها : داستان کوتاه قلبی که آن دور ها روی بیماربر جا ماند

قصه جمعه ها : داستان کوتاه قلبی که آن دور ها روی بیماربر جا ماند

معبری که وسط میدان مین با علامت شبرنگ مشخص کرده بودند باریک بود و بسیحی امدادگر وسط راه باریک داشت زور میزد بیماربر را تنهایی جلو بکشد ، یک طرف نوار پارچه ای مخصوص گروه حمل مجروح که به بازویش سنجاق کرده بود ، باز شده بود و در نسیم داغ به هر طرف می رف...

قصه جمعه ها : داستان کوتاه من درنای سیبری را خورده ام از فرناز شهید ثالث

قصه جمعه ها : داستان کوتاه من درنای سیبری را خورده ام از فرناز شهید ثالث

اگر بابا آن روز زیادی هول نشده بود ، اگر برف و کولاک آنقدر پیش بینی نشده به راه نمی زد ، اگر من درنای سیبری را نخورده بودم ، حالا همه چیز یک جور دیگر بود . حتما امروز همه ما آدم های دیگری بودیم و داستان من ، داستان دیگری می بود ....

خاطره دکتر محمد استعلامی از شادروان استاد دبیر سیاقی

خاطره دکتر محمد استعلامی از شادروان استاد دبیر سیاقی

رادیو شعر و داستان در گذشت این استاد بزرگ را که به راستی شایسته یک قرن زندگی بود ، به تمام ادب دوستان و فارسی زبانان در تمام جغرافیای این زبان تسلیت می گوید .

نظم گریه خیز : بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران

نظم گریه خیز : بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران

بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران/کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران/هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد/داند که سخت باشد قطع امیدواران/با ساربان بگویید احوال آب چشمم/تا بر شتر نبندد محمل به روز باران/

پیش چشمم ترا سر بریدند ، دستهایم ولی بی رمق بود

"پیش چشمم ترا سر بریدند/دستهایم ولی بی رمق بود/بر زبانم در آن لحظه جاری/قل اعوذ برب الفلق بود/گفتی آیا کسی یار من نیست/قفل بر دست و دندان من بود /

" نظم گریه خیز " -  کیست این مردی که رو در روی دنیا ایستاده

" نظم گریه خیز " - کیست این مردی که رو در روی دنیا ایستاده

🏴 استاد #محمدعلی_مجاهدی متخلص به پروانه از پیشکسوتان ادبیات آیینی کشور است که سال هاست اشعار گیرای ایشان در مجالس اهل بیت علیهم السلام خوانده می شود.استاد مجاهدی جلسه ی هفتگی شعر در شهر مقدس قم هم برگزار می کنند که در این جلسه از دیرباز راهنما و مشو...

صفحه 23 از 32ابتدا   قبلی   18  19  20  21  22  [23]  24  25  26  27  بعدی   انتها