صفحه اصلی
پرونده ها
نظم گریه خیز
داستان وحدت
ادبیات و مرگ
ادبیات ضد آمریکایی
با پیاده ها
TED TALKS
قصه جمعه ها
براهین
ترجمان علوم انسانی
داستان ماورا
سفر به جزایر لانگرهانس
درباره ما
ارسال پادکست
کانال تلگرام
صفحه اصلی
پرونده ها
نظم گریه خیز
داستان وحدت
ادبیات و مرگ
ادبیات ضد آمریکایی
با پیاده ها
TED TALKS
قصه جمعه ها
براهین
ترجمان علوم انسانی
داستان ماورا
سفر به جزایر لانگرهانس
درباره ما
ارسال پادکست
کانال تلگرام
براهین
صفحه اصلی
پرونده ها
/
براهین
" براهین "
مرورگر شما پخش این فایل صوتی را پشتیبانی نمی کند
دستان امام، برای کوچک و بزرگ این سپاه گشاده بود، آنقدر که قاصدی را به سوی عمرسعد روانه کند و بخواهد تا با دشمن شمشیر کشیده اش همکلام شود:«این قوم را واگذار و با من باش! که در این حال به خدا نزدیک تری!»
" براهین " - نهم محرم الحرام
مرورگر شما پخش این فایل صوتی را پشتیبانی نمی کند
تنها باد قاصد خبرها نیست... آب ها سدها را رد میکنند، به هم میپیوندند و از هم جدا میشوند، تا خبری را سینه به سینه به گوش زمین برسانند...
" براهین " - شب هشتم محرم
مرورگر شما پخش این فایل صوتی را پشتیبانی نمی کند
علی اکبر علیه السلام زره میپوشید. این را شنیده بود که پیامبر صلی الله همیشه، نزدیکترین کس اش را، پیش از همه، به میدان می فرستاد. همین برای راضی کردن پدر کافی بود!
" براهین " - شب هفتم محرم
مرورگر شما پخش این فایل صوتی را پشتیبانی نمی کند
تاریخ چقدر فراموشکار است. روزی، دستش را از خون خلیفه پاک میکند. روزی سوار بر شتر، به بهانۀ قتلی ناکرده، رو در روی امیرمومنان، علی علیه السلام تیغ می کشد...
" براهین " - شب ششم محرم
مرورگر شما پخش این فایل صوتی را پشتیبانی نمی کند
امام علیه السلام در محاصره بود و حلقه تنگ تر می شد. انگار همۀ آنچه می گذشت را میدید. طاقتش طاق شده بود... جنگاوری در خیمه نمانده بود...
" براهین " -شب پنجم محرم
مرورگر شما پخش این فایل صوتی را پشتیبانی نمی کند
صدای برادر هنوز در گوشش بود... حالا چشم دوخته بود به نوجوان برادر و دلش می لرزید. مثل دیشب...
" براهین " - شب چهارم محرم
مرورگر شما پخش این فایل صوتی را پشتیبانی نمی کند
در کشمکش دو سپاه، کاروان به کربلا رسیده بود. خیمه ها برپا شد.هر روز بر شمار لشکر کوفیان افزوده میشد...
" براهین " - شب سوم محرم
مرورگر شما پخش این فایل صوتی را پشتیبانی نمی کند
پشتِ سر خیمه گاه خندق بود و پیش رو مردان جنگی. اما دلش آرام نمی گرفت.نگاهش به دشت بود. چشمهایش از میان سنگ ریزه ها و خارها دنبال رد کاروان می دوید...
" براهین " - شب دوم محرم
مرورگر شما پخش این فایل صوتی را پشتیبانی نمی کند
بازخوانی تاریخ سال شصت و یک هجری،به روایت مقاتل معتبر
" براهین " - شب اول محرم
مرورگر شما پخش این فایل صوتی را پشتیبانی نمی کند
دیشب که طوعه بی پناهی مسلم بن عقیل علیه السلام را در اتاق کوچک خانه اش پنهان کرد، تصور نمیکرد که خبر از پشت درهای بسته خانه اش به دارالاماره درز کند.