ادبیات و مرگ : بریده ای از رمان " مرگ ایوان ایلیچ " اثر لئو تولستوی
یکی دو ماهی وضع به همین ترتیب بود ، پیش از سال نو همان برادر زنش پیش آنها آمد و مدتی در خانه شان ماند ، ایوان ایلیچ در دادگستری بود . راسکویو فیودرونا هم برای خرید روزانه بیرون رفته بود . وقتی ایوان ایلیچ داخل اتاق کارش شد ، برادر زن قبراق و تن درست ...