در اخبار نبشته است : شماره ششم

در اخبار نبشته است : شماره ششم

در این هفته خبرهایی داریم از چهره‌هایی چون نجیب مایل هروی (محقق برجسته افغانستان) بنی دانیل (برنده جایزه جی بی سی) آنا برنز (برنده جایزه بوکر) و همچنین موضوعاتی چون موضوع کتاب فروشی در کشورهای دیگر و حضور کاروان شاعران و نویسندگان ایرانی در راهپیمایی...

ترجمان : بهر گریه آدم آمد بر زمین

ترجمان : بهر گریه آدم آمد بر زمین

گریه می‌تواند از سر غم و غصه باشد، همچنین از شادی و خنده. رنج بشری، اشک ترحم به چشم برخی افراد می‌آورد، و اشک خشم از چشم دیگرانی می‌ریزد که مظلوم واقع شده‌اند. گریه گاهی فقط بر اثر خمیازه یا پیاز خُردشده است. اشک نشانه‌ای جهان‌شمول است، اما نه از این...

باز این چه شورش است که در خلق عالم است ؟

باز این چه شورش است که در خلق عالم است ؟

از این چه شورش است که در خلق عالم است /باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است /باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین/بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است/این صبح تیره باز دمید از کجا کزو/کار جهان و خلق جهان جمله در هم است/گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب/کاشو...

ریمیکس ده ترانه ماندگار از قیصر امین پور

ریمیکس ده ترانه ماندگار از قیصر امین پور

طلوع می‌کند آن آفتاب پنهانیز سمت مشرق جغرافیای عرفانیدوباره پلک دلم می‌پرد نشانه ی چیست؟شنیده ام که می‌آید کسی به مهمانیکسی که سبزتر است از هزار بار بهارکسی شگفت کسی آن چنان‌که می‌دانی...

با پیاده ها : قربان آن نی یی که دمندش سحر، مدام

با پیاده ها : قربان آن نی یی که دمندش سحر، مدام

قربان آن نی یی که دمندش سحر، مدام /قربان آن می یی که دهندش علی الدوام /قربان آن پری که رساند تو را به عرش /قربان آن سری که سجودش شود قیام /هنگامه ی برون شدن از خویش، چون حسین (ع)/راهی برو که بگذرد از مسجدالحرام ...

با پیاده ها : تو پیش روی، و پشت سرت آفتاب و ماه

با پیاده ها : تو پیش روی، و پشت سرت آفتاب و ماه

تو پیش روی، و پشت سرت آفتاب و ماه/آن یوسفی که تشنه برون آمدی زچاه/جسم تو در عراق و سرت رهسپار شام/برگشته ای و می نگری سوی قتلگاه/امشب، شبی ست از همه شب ها سیاه تر/تنها تر از همیشه ام ای شاه بی سپاه...

با پیاده ها : گودال قتلگاه، پر از بوی سیب بود

با پیاده ها : گودال قتلگاه، پر از بوی سیب بود

گودال قتلگاه، پر از بوی سیب بود /تنها تر از مسیح، کسی بر صلیب بود /سرها رسید از پی هم، مثل سیب سرخ /اول سری که رفت به کوفه، حبیب بود! /مولا نوشته بود : بیا ای حبیب ما /تنها همین، چقدر پیامش غریب بود ....

نظم گریه خیز : چه دشوار است پیمودن، به هجران تو، منزل‌ها

نظم گریه خیز : چه دشوار است پیمودن، به هجران تو، منزل‌ها

چه دشوار است پیمودن، به هجران تو، منزل‌ها/ به یادت آنچنان گریم، که ماند ناقه در گل‌ها/ ز خون دل کنم رنگین، به راه عشق، محمل‌ها/ ز داغت ای گل عطشان! شرار افتاده در دل‌ها/ "الا یا ایها الساقی! أدر کأسا و ناولها/ که عشق آسان نمود اول، ولی ...

با پیاده ها : از شرق نیزه، مهر درخشان بر آمده ست

با پیاده ها : از شرق نیزه، مهر درخشان بر آمده ست

ز شرق نیزه، مهر درخشان بر آمده ستوز حلق تشنه، سوره ی قرآن بر آمده ست/موج تنور پیرزنی نیست این خروشطوفانی از سماع شهیدان بر آمده ست/این کاروان تشنه، ز هر جا گذشته استصد جویبار، چشمه ی حیوان بر آمده ست...

با پیاده ها : باران می گرفته، به ساغر چه حاجت است؟

با پیاده ها : باران می گرفته، به ساغر چه حاجت است؟

باران می گرفته، به ساغر چه حاجت است؟/دیگر به آب زمزم و کوثر چه حاجت است؟ /آوازه ی شفاعت ما، رستخیز شد /در ما قیامتی ست، به محشر چه حاجت است؟/کی اعتنا به نیزه و شمشیر می کنیم؟ /ما کشته ی توایم، به خنجر چه حاجت است؟ ...

صفحه 20 از 32ابتدا   قبلی   15  16  17  18  19  [20]  21  22  23  24  بعدی   انتها