" براهین " - شب ششم محرم
25 شهریور 1397
22:45 |
0 نظر |
1384 بازدید |
امتیاز: با 0 رای
امام علیه السلام در محاصره بود و حلقه تنگ تر می شد. انگار همۀ آنچه می گذشت را میدید. طاقتش طاق شده بود... جنگاوری در خیمه نمانده بود... دلش، جلوتر از پایش قدم برمی داشت. می خواست یک تنه، زهیر باشد یا بریر،... علی اکبر باشد یا علمدار.... می خواست یک تنه، همۀ سپاه نداشتۀ عمو باشد....