داستان کوتاه " جوجه های انتهای خلیج " نوشته مهدی نور محمد زاده
با انگشت های تیرهام موهای رنگی رویا را شانه میکنم. چه قدر این رنگ زرد طلایی بهش میآید. سابقه نداشت موهایش را این شکلی رنگ کند. حتما خواسته خودش را شبیه دخترهای بور آمریکایی کند و چشم و دل شوهرش را سیر کند، تا شاید منصرفش کند از رفتن به آمریکا و زن...