با پیاده ها : خون می رود هنوز ز چشم تر شما
خون می رود هنوز ز چشم تر شما /خرمن زده ست ماه، به گرد سر شما /آن زخم های شعله فشان، هفت اخترند /یا زخم های نعش علی اکبر شما؟/آن کهکشان شعله ور راه شیری است /یا روشنان خون علی اصغر شما؟/دیوان کوفه از پی تاراج آمدند /گم شد نگین آبی انگشتر شما /از مکه و...