ترجمان : مروری بر رمان پرندگان سرخ نوشته محمد حنیف

ترجمان : مروری بر رمان پرندگان سرخ نوشته محمد حنیف

ترجمان : مروری بر رمان پرندگان سرخ نوشته محمد حنیف

30 اردیبهشت 1398 14:35 | 0 نظر | 2928 بازدید | امتیاز: با 0 رای
«به بالا که نگاه می‌کنم، آدم‌هایی را می‌بینم که پول درمی‌آورند. آسمان یا قدّیس یا فرشته‌ای نمی‌بینم. آدم‌ها را می‌بینم که از هر انگیزۀ خیرخواهانه و هر تراژدی انسانی‌ای پول درمی‌آورند». این‌ها را جان یوساریان که خلبان یک بمب‌افکن است می‌گوید، قهرمان رمان تبصرۀ ۲۲ ۱ از جوزف هلر که اولین رمان محمد حنیف، پروندۀ انبه‌های انفجاری۲ را شبیه آن دانسته‌اند. این زمان در فهرست اولیۀ نامزدهای جایزۀ من‌بوکر هم قرار گرفت. مثل هلر، حنیفِ بریتانیایی-پاکستانی هم خلبانی است که طنزپرداز شده است. اما سومین رمان حنیف، پرندگان سرخ۳، بیشترین پیوند را با طنزپردازی کلاسیک هلر از جنگ جهانی دوم دارد.

سرگرد اِلی در نیروی هوایی ایالات متحده، خلبان بمب‌افکن است و ابتدای کار خیلی دلش می‌خواهد که «بُزچران‌های منحرف» را در یک کشور گمنام خاورمیانه به آتش بکشد. اسم بمب‌های لیزری‌اش «آرره» و «آرره همینه» است. سرهنگش به او می‌گوید: «جنگی در جریان است، و جنگ قطعاً فرصت است و بس». برای همین او داوطلب مأموریت می‌شود تا مجبور نباشد آخرهفته‌ها را با همسرش بگذراند: «هیچ‌چیز بهتر از این نیست که بارتان را خالی کنید، آن حس شانه‌ خالی ‌کردن». ولی در بیابان سقوط می‌کند، و پس از هشت روز گرسنگی و سرگردانی، به دست نوجوانی سروزبان‌دار به اسم مومو۴ و سگش مات۵ نجات پیدا می‌کند. آن نوجوان و سگش در همان اردوگاه آوارگانی‌ زندگی می‌کنند که او قرار بود بمباران کند.

امتیاز دهید Article Rating
نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.