غزلی از هوشنگ ابتهاج در نود و یکمین زادروز وی

غزلی از هوشنگ ابتهاج در نود و یکمین زادروز وی

غزلی از هوشنگ ابتهاج در نود و یکمین زادروز وی

06 اسفند 1397 16:00 | 0 نظر | 5055 بازدید | امتیاز: 4.75 با 4 رای
ن که حق است گمانش به گمانِ تو که نیست

گفت بیرون ز جهان است جهانِ تو که نیست

هر که پنداشتی از خویش به جای تو نشاند

چه توان داد نشانی ز نشانِ تو که نیست

تا چنین هرچه مرا بود و توان نیز فزود

همه از آنِ تو شد، چیست از آنِ تو که نیست

از تنِ زنده روان تو روان است، که گفت؟

بی تنِ زنده روان است روانِ تو که نیست

گفت عالم همه در بندگی شیطان‌اند

گفتم ای زاهدِ خودبین به زیانِ تو که نیست

ره به معنی نبرد آن که به صورت نگرد

سایه گفتند که صوفی‌ست به جانِ تو که نیست.

غزلی از هوشنگ ابتهاج با صدای شاعر در نود و یک سالگی او!


امتیاز دهید Article Rating
نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.