یادداشت مهدی طهماسبی بر کتاب شاخ دماغی ها نوشته سیده عذرا موسوی
08 اردیبهشت 1398
18:08 |
0 نظر |
1729 بازدید |
امتیاز: با 0 رای
🔸 «شاخ دماغی بودن»، قاعده یا استثنا؟
رمان شاخدماغیها، دارای متنی است که حوصله را سر نمی برد. فصل های اپیزودگونه آن، با این که نشانه ای از این است که یک روایت بلند و داستانی هدفمند روبروی ما قرار نگرفته، این امکان را به خواننده های نوپا می دهد که از حجم کتاب نترسند و بتوانند با یک ربع یک ربع خواندن های منقطع هم کتاب را تمام کنند؛ و این حاشیه ای مهم درمورد این کتاب است:آشناکننده مخاطب تازه کتابخوانی، با خواندن کتاب های نسبتا پرحجم.
یادداشتی از #مهدی_طهماسبی بر کتابِ
«شاخدماغیها»
نوشتۀ #سیده_عذرا_موسوی
همراه با قرائت بخشی از کتاب.
رومیزی را از روی دستۀ چوبی مبل برداشتم، پشتیاش را درست کردم و نشستم. مامان به چندتا از همسایهها زنگ زد، ولی نیلو خانۀ هیچکدامشان نبود. بابا نشسته بود پشت میز ناهارخوری، خیره شده بود به نقطهای و هی پیشانیاش را میمالید. معلوم نبود به چی فکر میکند. پریشب که آمد توی اتاقمان و به آرمان گفت «برو بیرون، با سهیل کار دارم»، یک لحظه جا خوردم...
«شاخدماغیها»
نوشتۀ #سیده_عذرا_موسوی