شعری از زنده یاد غلامرضا شکوهی در ستایش حضرت زین العابدین
22 فروردین 1398
15:13 |
0 نظر |
1847 بازدید |
امتیاز: با 0 رای
اي حديث قلم را بهانه!
شعرِ ديباچه ي عاشقانه!
باغ اگر روحِ سبزينه دارد
از تبارِ تو دارد نشانه
از بهارِ حضور تو آموخت
گل، الفباي سرخ ترانه
پشت نجواي سبزِ درختان
مي زند شعرِ شادي، جوانه
قصه ي سجده ي کهکشان را
گوش جانت شنيده ست يا نه؟
سر زد از آسمانِ ولايت
آفتابِ بلند آشيانه
با شکوهِ شب افروزِ خورشيد
عشق، از قلبِ محراب جوشيد
اي عطش! روح باران، مبارک!
خنده ي گل به ياران، مبارک
روي لب هاي خشک بيابان
بوسه ي چشمه ساران، مبارک
بر سکوتي که در دشت جاري ست
نغمه ي جويباران، مبارک
بر لبِ صخره هاي عطشناک
ريزشِ آبشاران، مبارک
بر تنِ سبزِ دشتِ نيايش
نبض آيينه داران، مبارک
عشق، آيين ديگر پذيرفت
زندگي، رنگ باور پذيرفت
کوچه را باز با گل ببنديد!
باغ را بهرِ بلبل ببنديد!
روي آبي ترين آسمان ها
مثل رنگين کمان، پل ببنديد!
باز بر شانه ي روشن روز
گيسواني ز سنبل ببنديد!
مثل خورشيد، باغِ نظر را
در مسيرِ تکامل ببنديد!
همچو زنجير، بر پاي دل ها
رشته اي از توکل ببنديد!
💐 به بهانه فرا رسیدن سالروز ولادت حضرت زین العابدین امام سجاد ( ع ) شنونده شعری از مرحوم #غلامرضا_شکوهی در ستایش آن حضرت باشید