شعری از علی اکبر لطیفیان در مدح امام حسین ( ع ) به مناسبت سالروز ولادت آن حضرت و روز پاسدار

شعری از علی اکبر لطیفیان در مدح امام حسین ( ع ) به مناسبت سالروز ولادت آن حضرت و روز پاسدار

شعری از علی اکبر لطیفیان در مدح امام حسین ( ع ) به مناسبت سالروز ولادت آن حضرت و روز پاسدار

20 فروردین 1398 16:27 | 0 نظر | 2364 بازدید | امتیاز: 4.33 با 3 رای
برای آن كه بیابیم ما خدایت را
گرفته ایم نشانی ردّ پایت را

برای آن كه به سمت خدایشان ببری
گرفته اند ملائك، نخ عبایت را

و جبرئیل دلش تنگ می شد ای آقا
نمی شنید اگر یك شبی صدایت را

فرشتگان مقرب هنوز حیرانند
تو را به سجده درآیند یا خدایت را

زمین به دور خودش چرخ می زند تا كه
نشان دهد به سماوات كربلایت را

به بوم عشق به مژگان تر كشید تو را
به وقت نافله های سحر كشید تو را

نه از برای زمین ها و آسمان ها بود
فقط برای خودش بود اگر كشید تو را

تو مثل جام پر از عشق و عاشقی بودی
كه زینب آمد و یكباره سر كشید تو را

برای آن كه نشان زمینیان بدهد
سوار نی شدی و در سفر كشید تو را

تو آسمان بلندی و ما كبوترها
نمی رسند به بالای بامتان پرها

بدون بردن نام تو بی نتیجه بود
توسل سر سجاده ی پیمبرها

شریعت از سخن تو حیات می گیرد
تویی كه جاذبه بخشیده ای به منبرها

تو جای خود كه قیامت كسی نمی داند
كجاست حدّ و نصاب مقام قنبرها

تو مثل كعبه‌ی سیّار آسمان بودی
كه در طواف تو بودند جمله ی سرها

تو بی كران، تو بلندی، تو آسمان، تو صعود
تو آفتاب، تو دریا، تو آب هستی و رود

حكایت من و چشمم حكایت عبد است
حكایت تو و چشمت حكایت معبود

و قبل از آن كه شود جبرئیل حاجی عشق
كبوتر حرمت بود و كربلایی بود

یكی ز گریه كنان مُحرمت موسی
یكی ز مرثیه خوانان ماتمت داود

به نیت همه‌ی خانواده پیغمبر
«حسین منی انا من حسین» می فرمود

رسیده است زمان غروب عاشورا
چه می كشد ز وداع تو زینب كبری

تو روی شانه‌ی جبرئیل منزلت داری
به زیر این همه نیزه چه می كنی آقا؟

میان این همه نیزه كه رو به پایین اند
صدای زینب كبراست، می رود بالا

حسین توست بله، باورش اگر سخت است
مُرمّل بدماء و مُقطّعُ الأعضا

كنار چشم ملائك به سمت تو خم شد
گذاشت روی گلوی بریده لب ها را

,
امتیاز دهید Article Rating
نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.