در اخبار نبشته است : شماره دهم

در اخبار نبشته است : شماره دهم

در اخبار نبشته است : شماره دهم

09 آذر 1397 14:42 | 0 نظر | 2108 بازدید | امتیاز: با 0 رای
1از جمله نتایج انقلاب اسلامی در سال 57، یکی هم ورود گسترده زنان در همه عرصه‌های اجتماعی بود، از ورزش گرفته تا فرهنگ و هنر و سیاست. اما برای این‌که بدانیم آیا در داستان‌نویسی نیز حضور آنان پررنگ‌تر شده است یا خیر، چه کسی بهتر از جمال میرصادقی؟ نویسنده 85 ساله‌ای که از روزگار جوانی تا همین امروز هم می‌نویسد و هم نوشتن یاد می‌دهد و هم ناظر فضای ادبی است.
او به تازگی کتابی درباره زنان قصه‌نویس پس از انقلاب نوشته است و در گفتگویی نگاهی آماری انداخته است به تاریخ داستان‌نویسی زنان در ایران معاصر. میرصادقی گفته است: «جمهوری اسلامی باید افتخار کند که این همه نویسنده زن دارد؛ ما زمان شاه یک نویسنده زن در نسل اول و پنج نویسنده در نسل دوم داشتیم. اما تعداد نویسنده‌های زن در این زمان فوق‌العاده است؛ ۹۰ نویسنده زن داریم، شاید هم بیشتر، چون ممکن است من کتاب‌هایی را ندیده باشم.»
این مدرس داستان‌نویسی توضیح داده است: «زمانی که در آمریکا بودم، مجله‌ای که خانمی آن را اداره می‌کرد از من خواهش کرد که مطلبی درباره نویسنده‌های امروز برای آن‌ها بنویسم. ما سه نسل نویسنده داشتیم. نسل اول داستان‌نویسی ما 8 نفر بودند؛ از جمله محمدعلی جمال‌زاده، صادق هدایت، صادق چوبک، جلال آل‌احمد، به‌آذین، سیمین دانشور و ابراهیم گلستان. نسل دوم هم ۳۱ نفر بودند که بعد از کودتا شروع شد. همچنین نسل سوم که از سال ۵۷ شروع شده و تا کنون ادامه داشته، نویسنده‌های زیادی را دربر می‌گیرد.»




2از چند سال پیش، انتشار آثار اسلام‌ستیز در غرب افزایش داشته است. آخرین نمونه چنین نوشته‌هایی، داستانی است مصور با عنوان «بمب‌گذار انتحاری به کتاب‌خانه می‌رود» که قرار بود در سال 2019 منتشر شود اما چنان «غرق در اسلام‌هراسی و جهل» بود که با اعتراض هزار نویسنده و منتقد و خواننده ادبیات، انتشارش متوقف شد.
اما ببینیم داستان این کتاب چیست؟ انتشارات آبرامز در توصیفش نوشته است: «وقتی پسری نوجوان که کمربندی انفجاری در زیر کاپشن قرمز خود پنهان کرده است وارد کتاب‌خانه‌ای می‌شود، فقط یک نقشه در ذهن دارد. اما وقتی می‌بینید که اطرافش پر از آدم‌هایی است که کتاب می‌خوانند، دچار تردید می‌شود.» ظاهراً نویسنده می‌خواهد نشان دهد که مطالعه کتاب چقدر می‌تواند بر ذهنیت نوجوانان اثر مثبت بگذارد.
پسرک با پوست تیره که در بالا تصویرش را می‌بینید همان «تروریست مسلمان» است که با قیافه‌ای عبوس به تصویر کشیده شده است. انجمن نویسندگان آسیایی به انتشار این کتاب اعتراض کرده‌اند و در نامه‌ای با امضای هزار نویسنده، معلم و خواننده، این اثر را «غرق در اسلام‌هراسی و جهل عمیق» نامیده‌اند.
نامه چنین ادامه می‌یابد: «مشاهده آمار اثبات می‌کند که امروز بزرگترین تهدید تروریستی در آمریکا، از ناحیه سفیدپوستان می‌آید. آبرامز با انتشار این کتاب به شیوه‌ای شکست‌خورده می‌کوشد قدرت داستان را نشان دهد اما عامدانه هراس و کلیشه‌های مضر را تبلیغ می‌کند.» اعتراضات در نهایت باعث شد تا چاپ این کتاب در این انتشارات آمریکایی متوقف شود.





3اگر در خاطرتان مانده باشد، هفته گذشته خبری داشتیم درباره علاقه لبنانی‌ها به خیام نیشابوری. اما این رباعی‌سرای بزرگ و دانشمند برجسته، تنها در سرزمین زیتون محبوب و مشهور نیست. علاقمندان این شاعر ایرانی و اهالی ادبیات می‌دانند که خیام ابتدا با تلاش و ترجمه ادوارد فیتزجرالد به اروپایی‌ها شناسانده شد.
جالب است بدانید که فیتزجرالد نیز با همین ترجمه‌ها به شهرت رسید، اگرچه خودش نیز شاعر بود. این مترجم خلاق انگلیسی برای ترجمه رباعیات چندین کتاب دیگر را هم خواند، از جمله غزلیات حافظ، گلستان سعدی، منطق‌اطیر عطار و سلامان و ابسال جامی که هر دو اثر اخیر را نیز به زبان انگلیسی ترجمه کرد.
حالا در خبرها آمده است که یک استاد دانشگاه کتابی نوشته است با عنوان «سرگذشت رباعیات» و در آن از تاثیرات سروده‌های خیام بر ادبیات انگلیسی گفته است. مصطفی حسینی، نویسنده و مترجم این اثر، که برای نگارش این کتاب به ترجمه فیتزجرالد رجوع کرده است، پیش از این نیز مقالاتی در همین زمینه منتشر کرده بود.
به نوشته این پژوهشگر «رباعیات خیام (1859) ترجمه ادوارد فیتز جرالد احتمالاً محبوب‌ترین کتاب شعری است که تاکنون به زبان انگلیسی منتشر شده است. اشعاری سروده منجم- شاعر کلاسیک پارسی که با سنت‌های روزگارش عمیقاً سر ناسازگاری داشت. از آن پس، بخش اعظم این اثر، در سنجه با حجم اندکش، بیش از هر اثر دیگری از جمله کتاب مقدس و آثار شکسپیر وارد زبان رایج روز شده است.»




4گویا پس‌لرزه‌های زلزله رسوایی اخلاقی در فرهنگستان سوئد همچنان ادامه دارد. اگر به یاد داشته باشید، ژان کلود آرنو که همسر یکی از اعضای فرهنگستان بود، پس از افشای رسوایی اخلاقی به زندان محکوم شد. همسرش از فرهنگستان سوئد کناره گرفت و شش عضو دیگر نیز منصب‌های خود را در فرهنگستان ترک گفتند تا فرهنگستان سوئد که تنها هجده عضو دارد در بحرانی چند سویه، حسابی گرفتار شود. جایزه نوبل ادبیات نیز امسال اعطا نشد و جایزه‌ای جدید نیز به راه افتاد که خبرش را در همین ستون خواندید.
حالا بنیاد نوبل برای بازگرداندن مشروعیت خود دست به دامان منتقدان بیرونی شده است تا بدین ترتیب، سهم اعضای فرهنگستان کاهش یابد. از این پس یک کمیته خارج از فرهنگستان نیز در انتخاب برنده این جایزه ادبی حق رای دارد.
از میان کسانی که برنده نوبل ادبیات سال آینده میلادی را انتخاب می‌کنند تنها نیمی از اعضای فرهنگستان سوئد خواهند بود و یک کمیته خارجی و موقت شامل دو نویسنده، دو منتقد و یک مترجم نیز به پنج عضو فرهنگستان می‌پیوندند تا برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۹ و همچنین نوبل معوقه ۲۰۱۸ را انتخاب کنند. آندرو اولسن دبیر دائم فرهنگستان سوئد اعلام کرد برای ایجاد کمیته جدید با بنیاد «آلفرد نوبل» مشورت کرده است. او خبر داده است که این کمیته «موقتی» خواهد بود و البته مشخص نکرده است که در انتخاب برنده جایزه، به چه صورتی نقش‌آفرینی خواهد کرد.




5همکاری‌های مشترک فرهنگی میان ایران و افغانستان متأسفانه چندان زیاد نیست، اگرچه ما با هیچ کشوری به اندازه این همسایگان، تاریخ و فرهنگ مشترک نداریم، و خط و زبان و دغدغه‌های همدیگر را بدون سوءتفاهم و دردسر می‌فهمیم.

به همین خاطر وقتی خبر برگزاری نمایشگاه مشترک را می‌شنویم بسیار خوشحال می‌شویم. منظورمان هفتمین نمایشگاه کتاب هرات است که از ششم تا سیزدهم آذرماه در سالن کتابخانه عامه واقع شمال پارک فرهنگ شهر هرات در حال برگزاری است و هزاران عنوان کتاب در گروه‌های سنی کودک، نوجوانان و بزرگسالان در موضوعات مختلف ادبی، فرهنگی، هنری، تاریخ، جغرافیا، فلسفه، عرفان و... ارایه می‌شود.

این نمایشگاه با هدف ترویج فرهنگ کتابخوانی در بین جوانان، نوجوانان و آحاد جامعه همچنین گسترش زبان فارسی در هرات آغاز شده است. بنابراین حضور کتاب‌های ناشران ایرانی در بخش کودک و برپایی نمایشگاه تخصصی کودک در کنار نمایشگاه کتاب هرات کاری بزرگ و مهم است.
حضور ناشران افغانستانی در نمایشگاه مشهد هم یکی دیگر از اتفاقات مهم است که تعامل و تبادل فرهنگی بین دو کشور را افزایش می‌دهد. موسسه انار سرخ با همکاری مشترک با مجموعه پخش کتاب دمیرچی، این نمایشگاه‌ها را برگزار می‌کند.


6حالا که بحث افغانستان و هرات دوست‌داشتنی پیش آمد، خوب است به کابل‌جان هم سری بزنیم و به کتاب‌خانه عمومی‌شان برویم که قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین در پایتخت کشور هم‌زبان است. این کتاب‌خانه در میدان مالک عسکر در پانصد متری جنوب کاخ ریاست‌جمهوری افغانستان و در ساختمانی قدیمی و دو طبقه قرار گرفته است.

جالب است بدانید که افغانستان کتاب‌خانه ملی ندارد، و بنابراین کتاب‌خانه عمومی کابل نقش کتاب‌خانه ملی افغانستان را نیز بازی می‌کند. مثلاً در مواردی که گروه‌هایی از کتاب‌خانه ملی ایران برای بررسی ارتباطات علمی بیشتر و همکاری فرهنگی به افغانستان اعزام شده بودند، با مسئولان کتاب خانه عمومی کابل نشست و دیدار داشتند. در عین حال چون فضای کافی در این کتاب‌خانه وجود ندارد، همایش‌ها و برنامه‌های مرتبط با فرهنگ در این محل برگزار نمی‌شود یا به صورت محدود برگزار می‌شود.
کتاب‌خانه کابل هزاران هزار جلد کتابی به زبان‌های مختلف و خصوصاً فارسی و پشتو و عربی را در دل خود جای داده است اما یافتن آن‌ها گاه دشوار است چون نظام رده‌بندی ندارد و کتاب‌ها بدون شماره‌گذاری در قفسه‌ها و اتاق‌های مختلف چیده شده است. حتی در قسمت‌هایی به خاطر کمبود جا، کتاب‌ها نه به شیوه مرسوم که بدون نظم مشخصی روی هم چیده شده‌اند.
با این حال، کتاب‌خانه به بخش‌های مختلفی تقسیم شده است، مانند بخش مرجع که در آن تفاسیر قرآن، دایره‌المعارف‌ها و کتاب‌های تاریخ جهان نگهداری می‌شوند، بخش امانت که در آن رمان‌ها و داستان‌ها قرار دارند، بخش کودکان که در آن کتاب‌هایی به زبان‌های مختلف، از جمله انگلیسی، روسی، فرانسه و آلمانی یافت می‌شود و همین‌طور بخش روزنامه که در آن روزنامه‌هایی به زبان‌های مختلف، از جمله فارسی و پشتو نگهداری می‌شوند.

,
امتیاز دهید Article Rating
نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.