فصلی تلخ از رمان " وقتی یتیم بودیم " نوشه کازوئو ایشی گورو

فصلی تلخ از رمان " وقتی یتیم بودیم " نوشه کازوئو ایشی گورو

فصلی تلخ از رمان " وقتی یتیم بودیم " نوشه کازوئو ایشی گورو

17 آبان 1397 01:06 | 0 نظر | 654 بازدید | امتیاز: با 0 رای
واقعه ای که همین حالا تعریف کردم وجه دیگری هم دارد که تردید دارم در اینجا به آن اشاره کنم ، چون مطمئن نیستم اصلا واقعیت داشته باشد . این وجه به رفتار عمو فیلیپ در آنروز مربوط می شود که سعی می کرد دم در خانه مان جلوی مادرم را بگیرد و علاوه بر آن ، به لحن صحبتش موقعی که آمدند تو و او به مادرم گفت : « ولی ما باید همه راه های ممکن را امتحان کنیم ! نمیفهمی ؟! » . هیچ چیز ملموسی وجود نداشت که بتوانم رویش انگشت بگذارم ولی از طرفی بچه ها گاهی اوقات این قبیل چیز های کمتر ملموس را خیلی خوب حس می کنند . به هر حال احساسم این بود که عمو فیلیپ آنروز بی تردید رفتار عجیبی داشت ...

باز نشر به مناسبت فرا رسیدن هشتم نوامبر ، زادروز کازوئو ایشی گورو ،نویسنده ژاپنی تبار

,
امتیاز دهید Article Rating
نظرات

در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.