نظم گریه خیز : ای تکنواز نابغه نینوا، حسین
04 آبان 1397
03:09 |
0 نظر |
1895 بازدید |
امتیاز: 5 با 4 رای
🏴 مرحوم استاد #حسین_منزوی متوفی 1383 به غزلیات عاشقانه اش که روحی تازه به کالبد غزل دمید و آن را از معرض کهنگی و تکرار خلاص کرد شناخته شده است اما شاید کمتر کسی نداند که حسین منزوی به تعلقات مذهبی خویش پایبند بود و در واپسین سال های عمر پر برکتش دفتری از اشعار آیینی را تحت عنوان "فانوس های آفتابی" منتشر کرد.
مجموعه اشعاری که ناب و زلال اند و به قول خودش:
من آنم کز ولایت بر نگردم
و گر از آسمان خنجر ببارد!
ابیاتی از غزل قصیده ی استاد حسین منزوی در نعت حضرت سید الشهدا(ع) به صورت نوحه واحد توسط مداح جوان و مستعد زنجانی #حاج_مهدی_رسولی اجرا گردیده است که نشان می دهد فخامت ادبی شعر منزوی در سادگی نوحه چه همنشینی زیبایی دارد و مخاطب عام با آن ارتباط خوبی بر قرار می کند.
ای تکنواز نابغه نینوا، حسین
وی تکسوار واقعه کربلا، حسین
ای از ازل نوشت سواد سرشت خویش
با سرنوشت غربت خود آشنا، حسین
هم جای فدای راه وفا کرده، هم جهان،
هم جان و هم جهان به وفایت فدا، حسین
از امن و عافیت؛ به رضایت جدا شدی
چون گشتی از مدینه جدت، جدا حسین
یک کاروان ذبیح، به همراه داشتی
از فطرت خجسته شیر خدا، حسین
یک کاروان اسیر به همراه داشتی
از عترت شکسته دل مصطفا، حسین
جانبازی ات به منزل آخر رسیده بود
در کربلا که خیمه زدی و سرا، حسین
وز آستین لعنت ابلیس رسته بود
دستی که رگ گسیخت ز خون خدا، حسین
شسته است خون پاک تو، چرک جهان همه
تا خود جهان چگونه دهد، خونبها، حسین
در پیش روی سب و ستم، خیزران چه کرد
با آن سر بریده به جور از قفا، حسین
کامروز هم تلاوت قرآن رسد به گوش
زان سر که رست چون گل خون بر جدا، حسین
چاک افق رسید به دامان آسمان
وقتی فلک گرفت به سوکت عزا، حسین
حتا کویر تف زده را ، اشک شسته بود
وقتی جهان گریست، عزای تو را، حسین
سوک تو کرد زلزله، چندان که خواهرت
زینب فکند ولوله از «وا اخا» حسین
من زین عزا چگونه نگریم که در غمت
برخاست ناله از جگر سنگ ها، حسین
«آزاده باش باری اگر دین نداشتی»
زیباترین سفارش مولای ما، حسین
از بعد قرن های فراوان هنوز هم
ما راست رهشناس ترین رهنما، حسین
تو کشتی نجات و چراغ هدایتی
دریاب مان در این شب تاریک، یا حسین